Classic Layout

قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-همکلاسی-جدید

قصه کودکانه پیش از خواب: همکلاسی جدید / دوست خوب خود را نگه دارید

صبح که زنگ کلاس زده شد و همه به کلاس آمدند، خانم معلم درحالی‌که دست دختر کوچولویی را در دست داشت وارد کلاس شد. سپس رو به بچه‌ها کرد و گفت: «بچه‌ها، از امروز یک شاگرد به کلاس ما اضافه می‌شود.

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-دزد-گردوها

قصه کودکانه پیش از خواب: دزد گردوها / بدون اجازه به وسایل دیگران دست نزنیم

هوا سرد شده بود و همه‌ی حیوانات جنگل تا جایی که می‌توانستند آذوقه جمع‌آوری کرده بودند. سنجاب کوچولو هم به همین ترتیب مقدار زیادی گردو، فندق و بادام جمع کرده و در تنه‌ی درختی که در آن زندگی می‌کرد، پنهان کرده بود.

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-بچه‌ی-راست‌گو

قصه کودکانه پیش از خواب: بچه‌ی راست‌گو / هیچوقت دروغ نگوییم

یک روز پدربزرگ نوه‌هایش را دور خود جمع کرد و برای اینکه میزان توانایی و راست‌گویی آن‌ها را بفهمد به آن‌ها گفت: «بچه‌های عزیزم، من به هرکدام از شما یک تخم گل می‌‌دهم تا شما آن را در گلدان بکارید.

بخوانید
کتاب داستان کودکانه: من از همه کوچک‌ترم / دست بالای دست، بسیار است 2

کتاب داستان کودکانه: من از همه کوچک‌ترم / دست بالای دست، بسیار است

توی یک مزرعه‌ی بزرگ، یک مرغدانی بود. در این مرغدانی، جوجه کوچولویی زندگی می‌کرد. یک روز، جوجه کوچولو با خودش گفت: «من دیگر بزرگ شده‌ام. می‌توانم از این مرغدانی بیرون بروم و همه‌جا را تماشا کنم.»

بخوانید
داستان کودکانه آموزنده خواهر بزرگ، خواهر کوچک (12)

کتاب داستان کودکانه آموزنده: خواهر بزرگ، خواهر کوچک / چطور از هم مراقبت کنیم

روزی روزگاری یک خواهر بزرگ بود و یک خواهر کوچک. مادر و پدر آن‌ها هرروز صبح به سر کار می‌رفتند و خواهر بزرگ و خواهر کوچک تا عصر تنها بودند. در نبودن پدر و مادر، خواهر بزرگ هم کارهای خانه را انجام می‌داد و هم به خواهر کوچکش می‌رسید.

بخوانید
داستان آموزنده کودکانه: قصه زندگی / زندگی باید کرد. مرگ پایان راه نیست 3

داستان آموزنده کودکانه: قصه زندگی / زندگی باید کرد. مرگ پایان راه نیست

نی با پدر و مادر و مادربزرگش در کلبه‌ی گرم و راحتی زندگی می‌کردند. کلبه‌ی آن‌ها روی یک تپه‌ی صاف و شیب‌دار نزدیک مزرعه‌ی ذرت قرار داشت. پاییز از راه رسیده بود و کدوتنبل‌ها زرد شده بودند

بخوانید
داستان مصور کودکانه شکار روباه (24)

داستان مصور کودکانه: شکار روباه / پتسون پیر و گربه‌اش فیندوس

پتسون پیر و گربه‌اش فیندوس در مزرعه‌ی کوچکی دور از شهر زندگی می‌کردند. آن‌ها چندتایی مرغ و خروس در مرغدانی داشتند، هیزم فراوانی در انبار هیزم و همه‌ی وسایل موردنیازشان را در انباری.

بخوانید