Classic Layout

قصه ایرانی: از خودش دیوانه‌تر ندیده بود 1

قصه ایرانی: از خودش دیوانه‌تر ندیده بود

در زمان‌های قدیم مردی دیوانه و مردم‌آزار زندگی می‌کرد، هیچ‌کس از کارهای او آسایش نداشت و او برای همه دردسر درست می‌کرد. مرد دیوانه هر جایی که می‌رفت کسی پا به آنجا نمی‌گذاشت و از ترس او، همه از آنجا فرار می‌کردند. روزی از روزها مرد دیوانه به حمام رفت.

بخوانید
افسانه-هندی-قدیمی-راماناندا-سپاهی-دلیر

افسانه هندی: راماناندا، سپاهی دلیر / در جستجوی شهر خوشبختی

در شهر «برهمن پور» راجه‌ای می‌زیست که شخص بسیار بدخو و ظالمی بود. وی دختری داشت که او را لیلاواتی می‌خواندند. این دختر چون دوازده‌ساله شد آوازه‌ی زیبایی‌اش در همه‌ی کشورهای نزدیک و دور پیچید و چون به سن پانزده رسید، جوانان برجسته و نامی بسیاری برای خواستگاری او نزد پدرش آمدند.

بخوانید
راهنمای-رپورتاژ-آگهی-و-تبلیغات-در-سایت-ایپابفا

راهنمای رپورتاژ آگهی و تعرفه تبلیغات خدمات و نیازمندی های کودک در سایت ایپاب‌فا

درصورتی‌که سایت یا صفحه‌ای در حوزه کودک و مادر دارید، می‌توانید با درج مقاله تخصصی (رپورتاژ آگهی) در سایت ایپاب‌فا، کاربران را از فعالیت‌های خود مطلع سازید.

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-دختران-خانم-ابر

داستان کودکانه پیش از خواب: دختران خانم ابر / سفر قطره های باران

خانم ابر فرزندان زیادی دارد. فرزندانش قطره‌های کوچک آب هستند. او فرزندانش را با خود در آسمان آبی به پرواز درمی می‌آورد و همراه موسیقی باد آن‌ها را می‌رقصاند. آن‌ها بسیار مهربان‌اند و شاداب.

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-این-صدای-عجیب‌وغریب-چیست؟

داستان کودکانه این صدای عجیب‌وغریب چیست؟ / از چیزهای معمولی نباید ترسید

«لاودون» تازه پنج سالش تمام شده است. او دختر کوچولوی زیبایی است. صورت سرخ تپل‌مپلی دارد. موهای مشکی و صافی دارد که همیشه شانه کرده است. دختر مؤدب و تمیزی است. خلاصه از آن دخترهایی است که هرکسی دوستش دارد.

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-خرس-مهربان

داستان آموزنده کودکانه خرس مهربان / با دیگران مهربان باشیم

کلاغ کوچولو همان‌طور که پروازکنان می‌رفت، قارقار هم می‌کرد و به همه‌ی موجودات جنگل می‌گفت: «بهار آمده، بهار آمده!» آقا خرسه که عاشق خوردن شیره‌ی درخت بامبو بود با شنیدن حرف کلاغ راه افتاد تا به جنگل درختان بامبو برسد و دلی از عزا درآورد

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-چراغ-دریایی-و-دوستان-مهربانش

داستان کودکانه پیش از خواب چراغ دریایی و دوستان مهربانش / به یکدیگر کمک کنیم

داستان کودکانه پیش از خواب چراغ دریایی و دوستان مهربانش دریای خیلی بزرگی وجود داشت که محل رفت‌وآمد کشتی‌های خیلی بزرگ بود. یک چراغ دریایی نیز در کنار دریا روی یک بلندی برای راهنمایی کشتی‌ها و نشان دادن راه به آن‌ها قرار گرفته بود. آن شب چراغ دریایی احساس ضعف …

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-پرتقال-‌های-کنار-پنجره

داستان کودکانه پرتقال ‌های کنار پنجره / بی اجازه به میوه درختان دست نزنیم

خانه‌ی «وی‌شِنگ» در کنار یک باغ بزرگ پرتقال قرار داشت. در کنار پنجره‌ی اتاقی که وی‌شنگ در آن زندگی می‌کرد، یک درخت بزرگ پرتقال، شاخه‌هایش را تا توانسته بود بالا آورده بود و با وزش باد آن‌ها را به پنجره‌ی اتاق می‌زد.

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-پاهایی-که-دیگر-درد-نمی‌کنند

داستان کودکانه پاهایی که دیگر درد نمی‌کنند / به بابا احترام بگذارید

جوجه مرغ و دوستش جوجه اردک تصمیم گرفتند به میان جنگل بروند و کمی با حیوانات جنگلی بازی کنند. از یک دشت سرسبز گذشتند تا به بوته‌های جنگلی و گل‌های وحشی رسیدند. یک پروانه‌ی زیبا مشغول گشت‌وگذار در میان گل‌ها بود و بالا و پائین می‌رفت

بخوانید