از مظاهر دنیادوستی، بخل است. بخل به معنی پرهیز از دادن چیزی به دیگران، و جمع کردن مال و منال است.
بخوانیدClassic Layout
5 داستان آموزنده درباره بی نیازی و چشم طمع نداشتن
بینیازی متضاد طمع و به معنای چشم نداشتن به مال و کمک دیگران است.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره اخوت، برادری و رفاقت
برادری و رفاقت در هر زمان برای اهلش عزیز و لازم است. خداوند نعمتی بر بنده همچون توفیق درک و صحبت دوستان دینی نداده است.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره ایمان و درجات مومنین
مؤ منین در درجات مختلف ایمانی هستند، ایمان که دارای چهار رکن توکل و تفویض و رضا و تسلیم است اگر کسی دارنده این ارکان باشد صاحب سکینه و آرامش، و ایمانش مستقر است.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره آزار و اذیت کردن دیگران
پرهیز از هر نوع آزار به دیگران از پدر و مادر و همسایه و دوست لازم و ضروری است
بخوانید5 داستان آموزنده درباره ایثار و ازخودگذشتگی
بالاترین درجات جود و بخشش، ایثار است، چه آنکه در ایثار هم با مال و هم با جان با نیاز مبرم و ضروری خود آن را به دیگران میدهد و خود را فدا میکند.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره انصاف داشتن
ایمان بنده کامل نمیشود مگر انصاف درباره خود و درباره مردم را رعایت کند
بخوانید5 داستان آموزنده درباره امر به معروف و نهی از منکر
کسی که میخواهد امر به معروف کند نیازمند است به اینکه خود عالم به حلال و حرام باشد و آنچه میگوید خود عکس آن را مرتکب نشود.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره امتحان و آزمایش
موارد امتحان در دنیا از قبیل ترس، گرسنگی، مرض، از دست دادن جوان، ورشکستگی مالی، اتهام بیمورد، همسایه بد و... میباشد.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره امانت و امانتداری
هر چیزی که به رسم امانت نزد انسان گذاشته شود حفظش واجب و خیانت به آن حرام است، فرق نمیکند صاحب امانت مسلمان یا کافر باشد.
بخوانید