روزی در خدمت حضرت علی علیه السلام بودیم. حضرت رو به فرزند خود امام حسن علیه السلام نموده و فرمود: مرحبا ای پسر پیغمبر!
بخوانیدClassic Layout
داستانهای امام زمان (عج): ملاقات خضر علیه السلام و دجّال
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم در ضمن سخنانی در مورد دجّال فرمود: روزی دجّال خواهد آمد،
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): قیام مرد مَدَنی
روزی خواهد رسید که هنگام مرگِ یکی از خلفا بین مسلمانان اختلافی ظاهر خواهد شد.
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): فاطمه جان گریه نکن!
هنگامی که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم در بستر بیماری - که به رحلت ایشان منجر شد - قرار داشت، برای عیادت به خدمتشان شرفیاب شدم.
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): پیامبر (ص) در بقیع
روزی رسول اللّه صلی الله علیه وآله وسلم در بقیع تشریف داشتند. در این حال امیرالمؤمنین علی علیه السلام به خدمتشان شرفیاب شده و سلام نمود.
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): یازده مهدی از اولاد پیامبر
پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: در شب معراج، هنگامی که خداوند - جلجلاله - مرا عروج داد ندای حق را شنیدم که میفرمود: یا محمّد!
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): مهدی چه کسی است؟!
من در خدمت امام محمّدباقر علیه السلام بودم که مردی به حضور ایشان شرفیاب شد و عرض کرد: ...
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): چرا او قائم آل محمّد نامیده شد؟!
ابوحمزه ثمالی میگوید: از حضرت امام محمّدباقر علیه السلام پرسیدم: ای فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نیستید؟
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): آمدن حضرت نرجس خاتون از روم
کافور، غلام امام هادیعلیه السلام، نزد من آمد و گفت: «مولایمان امام هادی علیه السلام تو را میخواند.»
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): تولد امام زمان
حکیمه خاتون، دختر امام محمّد تقیعلیه السلام و عمّه امام حسن عسکریعلیه السلام میفرماید
بخوانید