Classic Layout

کتاب داستان کودکانه باب و دایناسور

داستان کودکانه: باب و دایناسور || از آثار باستانی نگه‌داری کنیم!

آن روز صبح، کارگاه باب، خیلی شلوغ بود. باب و چند تا از ماشین‌ها، باید به مزرعه آقای پیکل می‌رفتند تا لوله‌های فاضلاب آنجا را عوض کنند. وَندی هم باید به موزه می‌رفت تا آنجا را قفسه‌بندی کند.

بخوانید
کتاب قصه کودکانه فیل خوش‌قول نوشته: دکتر سیوس

قصه کودکانه: فیل خوش‌قول || ماجراهای فیل باوفا

روزی بود و روزگاری، در یک سرزمین دور، در یک جنگل سرسبز و خرم، پرنده‌ای تنبل مدتی روی تخم‌هایش خوابیده بود و به همین خاطر، حوصله‌اش سر رفته بود...ناگهان فیلی از کنار لانه‌اش گذشت. پرنده تنبل، رو به او کرد و گفت: «سلام جناب فیل...

بخوانید