طالوت و جالوت دو پادشاه بودند که باهم اختلاف داشتند. طالوت از بنیاسرائیل بود و به خدا ایمان داشت و جالوت بتپرست بود؛ و موقعی که جنگ میان این دو گروه به مرحله سختی رسیده بود و طالوت از شکست خود بیمناک شده بود داود به کمک او رسید.
بخوانیدClassic Layout
قصههای قرآن: داستان حضرت خضر || پیرترین فرزانۀ تاریخ
پدر خضر پادشاه یکی از شهرها بود و خضر از کودکی در جستجوی معرفت و حکمت بود و به خداپرستی راه یافت و از همه مردم شهر داناتر شد. وقتی خضر بزرگ شد پدرش خواست او را جانشین خود سازد اما خضر قبول نکرد
بخوانیدقصههای قرآن: داستان گنج قارون || سرانجام یک مفسد مالیاتی
پسرخالۀ موسی، قارون یکی از خویشان موسی بود. بعضی گفتهاند که پسرخاله یا پسرعموی او بوده و خواهر موسی نامزدش بوده. قارون مردی خوشقیافه و خوشبرخورد بود. تا جوانتر بود موسی را محترم میشمرد و از احترامی که در خانۀ فرعون داشت خوشحال بود.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت موسی || از دربار فرعون تا پیامبری
بعدازاینکه یوسف از دنیا رفت فرمانروایی مصر به دست فرعونها افتاد. فرعونها نفع خود را در ترویج بتپرستی میدیدند و چون فرزندان یعقوب و بنیاسرائیل به خداپرستی مشهور بودند فرعونها با ایشان مخالف شدند.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت یوسف || از درون چاه تا خیانت زلیخا
یوسف از همۀ فرزندان یعقوب زیباتر بود و یعقوب این پسر خردسال زیبا و شیرینزبان خود را از همه فرزندانش بیشتر دوست میداشت و از اینکه یوسف و بنیامین خیلی زود بیمادر شدهاند غمگین بود.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت ایوب || مرد روزهای سخت
حضرت ایوب با مقام پیغمبری، دین ابراهیم را ترویج میکرد. کار ایوب کشاورزی و دامپروری بود و خداوند به او برکت و نعمت بسیار داده بود: مزرعهها سرسبز، گاو و گوسفند فراوان، کشتی، باغ و خانه و فرزندان خوب و هر چه را مردم آرزو دارند.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت ابراهیم || از آتش نمرود تا بنای کعبه
حضرت ابراهیم در کودکی یتیم شد ولی خانواده او خانواده مشهوری بود. ابراهیم پس از مرگ پدر زیر دست عموی خود بزرگ شد و او را پدر مینامید.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت صالح و قوم ثمود
در سرزمین قوم عاد تا دویست سال کسی زندگی نمیکرد. بعدها طایفهای دیگر که پیشوایی به نام «ثمود» داشتند از گرمای صحراهای خشک به کوهستان آن سرزمین پناه بردند و قرار گرفتند و از چشمه کوهستانی آن استفاده کردند و آنجا را آباد کردند.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت هود و قوم عاد
زمان هود سیصد سال پیش از صالح بود. هود و صالح هر دو از پیغمبرانی بودند که دین حضرت نوح را ترویج میکردند و کتاب و آئین تازهای نداشتند.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت نوح از پیامبری تا طوفان ویرانگر
پسازاینکه شماره فرزندان آدم زیاد شد و درروی زمین پراکنده شدند بسیاری از آنها به فریب شیطان، بتپرست شدند و پندهای شیث و دانایان دیگر را نشنیدند و کارهای بد در میان مردم زیاد شد.
بخوانید