لقمان مردی باریکاندام و سیاهپوست و زشترو بود. از خانواده و خویشان او هیچکس مشهور نیست. خاندان او مردمی تهیدست و اهل کار و زحمت بودند و بهدرستی معلوم نیست که در چه زمانی زندگی میکردند.
بخوانیدClassic Layout
قصههای قرآن: داستان حضرت عیسی || مردی از نسل آدم (ع)
روزگار بنیاسرائیل -که بر دین موسی بودند و دوره عظمت داود و سلیمان بر آنها گذشته بود- دوباره نا به سامان شد. یکی از بندگان خوب و باایمان خدا که نامش عمران بود و خادم بیتالمقدس بود دراینباره خیلی فکر میکرد و آرزو میکرد که خدا فرزندی به او بدهد
بخوانیدقصههای قرآن: داستان اصحاب کهف || طولانیترین خواب جهان
اصحاب کهف چند تن از مردم خوب و نیکوکار بودند که در زمان دقیانوس زندگی میکردند. دقیانوس پادشاهی نیرومند بود که مانند فرعون و نمرود و شداد به خدای یگانه عقیده نداشت و با بتپرستان همفکری میکرد و کمکم جاہ و جلال و دستگاه بزرگی پیدا کرد و مغرور شد و ادعا کرد که: «خدای روی زمین منم.»
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت یونس || یونس در کام نهنگ
یونس فرزند «متّا» یکی از پیغمبران بود که به هدایت مردم «نینوا» فرستاده شد. یونس مدتها مردم را پند داد و به پرستش خدای یگانه و به احکام دین دعوت کرد اما مردم سخنان او را قبول نکردند.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان بهشت شدّاد
شداد از قوم عاد و ثمود بود و او هم مانند نمرود و فرعون پادشاهی زورمند و زورگو بود و بتپرست بود و به خدا عقیده نداشت و بعدازآنکه پایۀ دولتش محکم شد و بر مردم روزگار خود مسلط شد ادعا کرد که «هیچکس از من بالاتر نیست.»
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت سلیمان || از پادشاهی اجنّه تا تخت بلقیس
سلیمان پسر داود و جانشین او بود. مردم از زمان کودکی سلیمان از خوبی و دانایی و عدالتخواهی او خبر داشتند و سلیمان در آغازِ جوانی بود که به پادشاهی رسید و به پیغمبری هم برگزیده شد.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت داود || پادشاه خوش صدا
طالوت و جالوت دو پادشاه بودند که باهم اختلاف داشتند. طالوت از بنیاسرائیل بود و به خدا ایمان داشت و جالوت بتپرست بود؛ و موقعی که جنگ میان این دو گروه به مرحله سختی رسیده بود و طالوت از شکست خود بیمناک شده بود داود به کمک او رسید.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت خضر || پیرترین فرزانۀ تاریخ
پدر خضر پادشاه یکی از شهرها بود و خضر از کودکی در جستجوی معرفت و حکمت بود و به خداپرستی راه یافت و از همه مردم شهر داناتر شد. وقتی خضر بزرگ شد پدرش خواست او را جانشین خود سازد اما خضر قبول نکرد
بخوانیدقصههای قرآن: داستان گنج قارون || سرانجام یک مفسد مالیاتی
پسرخالۀ موسی، قارون یکی از خویشان موسی بود. بعضی گفتهاند که پسرخاله یا پسرعموی او بوده و خواهر موسی نامزدش بوده. قارون مردی خوشقیافه و خوشبرخورد بود. تا جوانتر بود موسی را محترم میشمرد و از احترامی که در خانۀ فرعون داشت خوشحال بود.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت موسی || از دربار فرعون تا پیامبری
بعدازاینکه یوسف از دنیا رفت فرمانروایی مصر به دست فرعونها افتاد. فرعونها نفع خود را در ترویج بتپرستی میدیدند و چون فرزندان یعقوب و بنیاسرائیل به خداپرستی مشهور بودند فرعونها با ایشان مخالف شدند.
بخوانید