Classic Layout

بازی‌های محلی و بومی ایران: بازی تازادان انزلی 1

بازی‌های محلی و بومی ایران: بازی تازادان انزلی

به‌قیدقرعه یک نفر انتخاب شده و خم می‌شود تا بقیه افراد از روی او بپرند. این بازی دوازده مرحله دارد که در هر مرحله فرد پرنده باید حین پریدن جمله مشخصی را گفته و عملی طنزگونه و یا مهارتی انجام دهد.

بخوانید
بازی‌های محلی و بومی ایران: بازی بالابلندی

بازی‌های محلی و بومی ایران: بازی بالابلندی

شرکت‌کنندگان به‌قیدقرعه، یک نفر را به‌عنوان گرگ انتخاب می‌کنند که باید دنبال بچه‌های دیگر شرکت‌کننده بدود و آن‌ها را بگیرد. وقتی گرگ به یکی از بچه‌ها نزدیک شود او باید روی یک بلندی که یا از پیش معین‌شده و یا هر بلندی دیگر، برود

بخوانید
قصه‌های شیخ عطار: خوشبخت و بدبخت || دولت و جامعه چقدر مسئول هستند؟

قصه‌های شیخ عطار: خوشبخت و بدبخت | دولت و جامعه چقدر مسئول هستند؟

روزی بود، روزگاری بود. یک روز انوشیروان با همراهان به شکار می‌رفتند. در صحرای دور از آبادی به ویرانه‌ای رسیدند. انوشیروان با اسب به‌طرف ویرانه راند تا بداند که آنجا چگونه جایی بوده و چرا ویران شده

بخوانید
قصه‌های شیخ عطار: سنگ آسیاب || زمانه را چو نکو بنگری همه پند است

قصه‌های شیخ عطار: سنگ آسیاب || زمانه را چو نکو بنگری همه پند است

روزی بود، روزگاری بود. شیخ ابوسعید، درویشی بود دانادل و معروف که در نیشابور خانقاهی داشت و شاگرد و مرید بسیار داشت. یک روز شیخ با جمعی از دوستان از صحرا می‌گذشتند و به یک آسیاب رسیدند.

بخوانید
قصه‌های شیخ عطار: مار و مارگیر || سوء استفاده از نام و یاد خدا

قصه‌های شیخ عطار: مار و مارگیر || سوء استفاده از نام و یاد خدا

روزی بود، روزگاری بود. یک مرد مارگیر بود که در گرفتن مار خیلی تجربه داشت و کارش این بود که می‌رفت دم سوراخ مار تله می‌گذاشت و معجون‌های خوشبو در آن می‌گذاشت و افسون‌های عجیب‌وغریب می‌خواند

بخوانید