در سرزمینی در کنار چشمهای پرآب، تعدادی فیل به خوبی و خوشی زندگی میکردند. چشمه، صاف و زلال بود و وقتیکه عکس آسمان و ابرها در آن میافتاد، مانند تابلویی زیبا به نظر میرسید که تغییر شکل میداد.
بخوانیدClassic Layout
قصههای کلیله و دمنه: شب، ستاره و دزد / صاحبخانهی باهوش و دزدهای نادان
شب بود. ستارهها مانند پولکهای براق میدرخشیدند و آسمان و کوچهها را روشن کرده بودند. احمد توی حیاط دراز کشیده بود و به اینهمه زیبایی نگاه میکرد.
بخوانیدافسانه هندی: برهمن و شاگردش / سرانجام حرص و طمع
برهمن شاگردی داشت که همیشه گرسنه بود؛ زیرا برهمن در همهی روز تنها یک قرص نان ذرت کوچک به وی میداد.
بخوانیدافسانه هندی: ظرف سحرآمیز / سرانجام حرص و طمع
در دهکدهای دهقانی بود که «سومیلاکا» نام داشت. این دهقان شب و روز برای ارباب ده کار میکرد، اما از همه زحمتش تنها تکه نانی عایدش میشد.
بخوانیدقصههای کلیله و دمنه: آرزو / آرزوی مردی که دختر نداشت
سالهای سال پیش، مردی مؤمن و عابد با همسرش در خانهای کوچک زندگی میکردند. آنها بچه نداشتند و خیلی دلشان بچه میخواست.
بخوانیدفعالیت این روزها / راه اندازی سایت انتشار محتوا plotpage.ir
راه اندازی سایت انتشار محتوای برخط
بخوانیدداستان کودکانه: زمین اسکی / به جای مسخره کردن دیگران، کمکشان کنیم
هوا سرد است و دمای هوای بیرون خانه ۷ درجه زیر صفر است. بچهها همه با خوشحالی از خانههایشان بیرون آمدهاند. آنها لباس گرم پوشیدهاند و به زمین اسکی آمدهاند تا بازی کنند.
بخوانیدقصه کودکانه: سفر به یک جای بهتر / به دنبال پرندههای مهاجر
بعضی از پرندهها با رسیدن فصل سرما مهاجرت میکنند و به جایی میروند که هوا گرمتر باشد.
بخوانیدقصه کودکانه: دوستی روباه و لکلک / کبوتر با کبوتر، باز با باز
آقای روباه یک همسایهی جدید پیدا کرده بود و آنهم خانم لکلک بود که تازه به محلهی آنها آمده بود.
بخوانیدنشر الکترونیکی رمان و چالشهای نویسندگان جوان
چالشهای نویسندگان جوان و راهحلها در حوزه نشر الکترونیکی رمان مقدمه نشر الکترونیکی، بهویژه در حوزه داستان و رمان، امکانی بینظیر برای نویسندگان جوان فراهم کرده است تا بدون نیاز به چاپ فیزیکی، آثار خود را به مخاطبان گسترده معرفی کنند؛ اما این حوزه همچنان با چالشهای متعددی برای نویسندگان …
بخوانید