Classic Layout

افسانه-هندی-قدیمی-مجازات-رباخوار

افسانه هندی: مجازات رباخوار / سرانجام حرص و طمع

در دهکده‌ای، دهقانی می‌زیست. او از پدرش قطعه‌ی کوچکی زمین و گاومیش آهنی به ارث برده بود؛ اما هنوز وی دوره‌ی سوگواری پدرش را برگزار نکرده بود که رباخوار نزد او آمد و گفت: - پدر تو به من صد روپیه * بدهی داشت.

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-همکلاسی-جدید

قصه کودکانه پیش از خواب: همکلاسی جدید / دوست خوب خود را نگه دارید

صبح که زنگ کلاس زده شد و همه به کلاس آمدند، خانم معلم درحالی‌که دست دختر کوچولویی را در دست داشت وارد کلاس شد. سپس رو به بچه‌ها کرد و گفت: «بچه‌ها، از امروز یک شاگرد به کلاس ما اضافه می‌شود.

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-دزد-گردوها

قصه کودکانه پیش از خواب: دزد گردوها / بدون اجازه به وسایل دیگران دست نزنیم

هوا سرد شده بود و همه‌ی حیوانات جنگل تا جایی که می‌توانستند آذوقه جمع‌آوری کرده بودند. سنجاب کوچولو هم به همین ترتیب مقدار زیادی گردو، فندق و بادام جمع کرده و در تنه‌ی درختی که در آن زندگی می‌کرد، پنهان کرده بود.

بخوانید
قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-بچه‌ی-راست‌گو

قصه کودکانه پیش از خواب: بچه‌ی راست‌گو / هیچوقت دروغ نگوییم

یک روز پدربزرگ نوه‌هایش را دور خود جمع کرد و برای اینکه میزان توانایی و راست‌گویی آن‌ها را بفهمد به آن‌ها گفت: «بچه‌های عزیزم، من به هرکدام از شما یک تخم گل می‌‌دهم تا شما آن را در گلدان بکارید.

بخوانید