Classic Layout

کتاب داستان آموزنده اردشیر و درخت زندگی (7)

داستان آموزنده: اردشیر و درخت زندگی || داستانی از مثنوی معنوی

روزی بود و روز گاری، شهری بود و شهریاری، شهریاری که همیشه آرزو داشت عصرش جاویدان باشد و تا آخر زمان جوان و سالم بماند و پادشاهی کند. یک شب که اتفاقاً شب یلدا هم بود پادشاه، دانشمندان و حکیمان را به قصرش دعوت کرد تا شب‌نشینی کنند

بخوانید
کتاب-قصه-صوتی-قدیمی-مری-پاپینز-

قصه صوتی کودکانه: مری پاپینز || مهربان‌ترین پرستار کودک

اسم من برت‌ئه! من یه دوره‌گرد هستم. هرروز یه شغلی دارم. یه روز بادابادک‌فروشم. یه روز دودکش پاک می‌کنم. یه روز نقاش تابلوهای پیاده رو. امروز هم هوس کردم یه ارکستر یه نفری باشم. دنبال من بیاید! لندن این موقع سال خیلی تماشاییه!

بخوانید
کتاب داستان کودکانه آقا برفی (17)

داستان آموزنده کودکانه: آقا برفی || به همدیگه کمک کنیم!

در ابتدای زمستان، دو روز بیشتر به عید کریسمس باقی نمانده بود که برف تندی شروع به باریدن کرد تمام بعدازظهر و در طول شب، هزاران هزار، میلیون‌ها میلیون، بلکه میلیاردها میلیارد دانه‌ی بلوری برف، بی‌صدا بر زمین نشست.

بخوانید
قصه-صوتی-مهمانی-در-جنگل-

قصه صوتی کودکانه: مهمانی در جنگل

توی یه جنگل سبز و خرم، عده‌ای از حیوانات زندگی می کردند. اونها خیلی با هم خوب بودند. در میان این حیوانات، یه شیر جوان بود که با تمام حیوانات جنگل فرق می‌کرد. اون برخلاف حیوانات وحشی و خشمگین جنگل، خیلی مهربان بود...

بخوانید
قصه-صوتی-محمد-رسول-الله-ص

قصه صوتی محمد رسول الله(ص) || داستان زندگی پیامبر اسلام

در حدود 1400 سال پیش، دنیا پر از فتنه و فساد و جنگ و خونریزی بود. امپراتوری‌های باستانی در راه زوال و انقراض بودند. تمدن‌های کهن براثر فساد و فاصله میان فقرا و ثروتمندان و ظلم و ستم زورمندان می رفتند متلاشی شوند.

بخوانید
قصه-صوتی-ننه-نقلی-و-موجود-فضایی-در-جنگل

قصه صوتی: ننه نقلی و موجود فضایی در جنگل

یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچکی نبود. یه روزی از روزها که هوا صاف بود و خورشید خانم نور طلایی رنگ خودشو روی درخت‌های بلند جنگل پاشیده بود و گل‌های جنگلی با رنگ‌های قشنگ خودشون به جنگل شکل تازه‌ای داده بودند، آقا خرگوشه کنار یه چشمه نشسته بود و داشت فکر می‌کرد...

بخوانید