Classic Layout

حکایات-و-قصه-های-گلستان-سعدی-گرگ-و-گوسفند

حکایات گلستان: گرگ و گوسفند / زن بداخلاق، زندان شوهرش است

آورده‌اند که در زمان قدیم، مردی بود که به سیر و سیاحت علاقه‌ی فراوان داشت. بزرگ‌ترین آرزوی این مرد آن بود که بتواند روزی، گِرد جهان را بگردد و همه جای دنیا را ببیند و احوال مردم جهان را از نزدیک مطالعه کند

بخوانید
قصه-صوتی-مریم-نشیبا-یه-قلب-مهربونه-همراه-متن-قصه

قصه صوتی کودکانه: یه قلب مهربون + متن فارسی قصه / به پرندگان و جانداران کمک کنیم / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 64#

برف گوله‌گوله می‌بارید. سحر کوچولو کنار پنجره ایستاده بود و دعا می‌کرد که کاش برف بیشتر بباره تا همه‌جا سفید بشه. آخه مامان به اون گفته بود که اگه برف زیاد بباره، همگی باهم خانوادگی می‌رن برف‌بازی.

بخوانید
قصه-صوتی-مریم-نشیبا-هركسی-باید-در-لانه‌ی-خودش-زندگی-كند-به-همراه-متن-قصه

قصه صوتی کودکانه: هركسی باید در لانه‌ی خودش زندگی كند + متن فارسی قصه / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 63#

توی جنگل سرسبز قصه‌ی ما حیوون‌های زیادی (بچه‌ها) زندگی می‌کردند. حیوون‌های زیاد و جورواجوری مثل خانم موشه، خاله دارکوبه، عمو جغد پیر، کبوتر مهربون، دیگه جانم براتون بگه سنجاب‌های شیطون.

بخوانید
قصه-کودکانه-اموزنده-قوی‌ترین-حیوان-جنگل

قصه کودکانه آموزنده: قوی‌ترین حیوان جنگل / توانایی های انسان در سختی ها شکوفا می شود

کنار رود پُرآب خیال، جنگل سرسبزی بود پر از حیوان‌های جورواجور. یک روز حیوان‌های جنگل دورهم نشسته بودند و درباره‌ی قوی‌ترین حیوان جنگل حرف می‌زدند. روباه گفت: «قوی‌ترین حیوان جنگل ببر است.

بخوانید