الاغی بود که در جزیرهی کوچکی زندگی می کرد. همه صداش میکردند: «اُلی». خانم الاغه هرروز توی جزیره میگشت، علف میخورد و با مرغهای دریایی صحبت میکرد...
بخوانیدBlog Layout
قصه صوتی کودکانه: مزرعه آقا موشه / مهناز محمدقلی
آخرین روزهای پاییز بود و هوا سرد و برفی. آقاموشه کیسهی گندمی به دوش گرفته بود و آن را به خانه می برد. او خوشحال بود که یک غذای حسابی برای زمستان گیر آورده...
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: یک دوست خوب / ماجرای دوست تازه
یک شب توی آسمون ولوله به پا بود،همه ستاره ها می خواستند از اتفاقات زمین خبر دار بشوند، همین موقع یک ستاره کوچولو تصمیم گرفت که به زمین بره و خبرها رو برای بقیه ستاره ها بیاره و دوست تازه ای برای ستاره ها پبدا کنه.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: یک روز به یاد ماندنی / داستان عید قربان
یک روز مادر فریماه و علیرضا بچه ها رو برای عید دیدنی خونه مادر و پدربزرگ بردند. پدربزرگ و مادربزرگ گوسفد چاق و چله ایی برای قربانی کردن تهیه کرده بودند و بچه ها برای پخش گوشت نذری به اونها کمک کردند.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: یک روز خوب / حال و هوای محرم
زهرا کوچولو توی ماه محرم با مادرش به مسجد به کودکی که تشنه اش شده بود و از مادرش آب می خواست، آب میده. زهرا دوباره با یک پارچ آب بین عزاداران توی مسجد می چرخه و به همه آب میده و خیلی خوشحال میشه که تونسته توی عزاداری ها کمک کنه.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: یک شب به یاد ماندنی / بچه ها نباید خجالتی باشند
توی یک شب قشنگ و پر ستاره، مهتاب خانوم صدای گریه آرمان کوچولو رو می شنوه که برای پیدا کردن دوست دچار مشکل شده و داره گریه می کنه.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: راز کلید | خرگوش کوچولو یه کلید طلایی پیدا کرده
صندوق کهنه و قدیمی ایی گوشه جنگل افتاده بود، همه حیوانات به وجود صندوق عادت کرده بودند. یک روز خرگوش کوچکی کلید طلایی پیدا کرد و به سراغ حیوانات رفت و به دنبال صاحب کلید گشت.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: یک تیکه از ماه گم شده | چرخش ماه و زمین و خورشید
مریم کوچولو وقتی که توی یک شب تاریک به آسمان نگاه می کرد، متوجه شد که ماه کامل نیست و یک تکه از اون گم شده بنابراین با ترس و ناراحتی به مادرش گفت که یک تکه از ماه کم شده.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: یک تکه از خورشید | بچه ها باید از بزرگترها اجازه بگیرند
بچه ها شما خورشید خانم رو دوست دارید؟ فکر می کنید خورشید خانم چه شکلیه؟ دوست دارید خورشید خانم رو از نزدیک ببینید؟ مسعود کودک کنجکاوی است که به همراه محمود قصد دارند یک تیکه از خورشید رو بدست بیارند. اما تیکه خورشید چیزی نبود بجز....
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: یک شب پر از ستاره / اگه شب خوابمون نبرد چیکار کنیم؟
مورچه، کفشدوزک و عنکبوت سه دوست هستند، که یکی از شب های پر ستاره بی خواب شدند و بعد از اجازه گرفتن از مادرهاشون تصمیم گرفتند، که شب رو بیدار بمونن و یک شب پر از ستاره رو تجربه کنند اما خواب آیا به اونها اجازه میده که بیدار بمونند؟
بخوانید