Blog Layout

قصه کودکانه شب: خرس و شکارچی‌ ها / دوست خوب همیشه همراه توست

قصه-کودکانه-شب-خرس-و-شکارچی‌-ها

یک روز دو نفر که باهم خیلی دوست بودند تصمیم گرفتند به شکار خرس بروند. آن‌ها تفنگ‌هایشان را برداشتند و به‌طرف جنگل حرکت کردند. به جنگل که رسیدند، ناگهان یک خرس خیلی بزرگ را دیدند

بخوانید

قصه کودکانه شب: بازی‌ های زمستانی / مواظب باشید روی برف لیز نخورید

قصه-کودکانه-شب-بازی‌-های-زمستانی

از شب قبل داشت برف می‌بارید و همه‌جا پر از برف بود. بچه‌ها با خوشحالی به مدرسه رفتند. آقای معلم گفت: اگر بچه‌های خوبی باشید می‌توانید بعد از کلاس به حیاط بروید و برف‌بازی کنید.

بخوانید

قصه کودکانه شب: جیرجیرک و مورچه / از امروز به فکر فردا باش

قصه-کودکانه-شب-جیرجیرک-و-مورچه

در جنگلی زیبا و سرسبز یک جیرجیرک و یک مورچه در کنار هم خانه داشتند. آن‌ها همسایه بودند. تابستان که هوا خوب بود و آفتاب روی شاخه‌های درخت‌ها می‌تابید، جیرجیرک روی شاخه‌ها می‌نشست و آواز می‌خواند

بخوانید