Blog Layout

داستان زیبا و آموزنده: عاقبت شیر زورگو || قصه شب برای کودکان

قصه-شب-برای-کودکان-عاقبت-شیر-زورگو

یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچ‌کس نبود. در یک جنگل سرسبز و خرم، مثل همه جنگل‌های دیگر، حیوانات زیادی زندگی می‌کردند. در این جنگل شیر ظالمی بود که به خاطر زور زیادش خودش را سلطان جنگل می‌دانست.

بخوانید

داستان زیبا و آموزنده: دوستان یکدل و مهربان || قصه شب برای کودکان

قصه-شب-برای-کودکان-دوستان-یکدل-و-مهربان

یکی بود، یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچ‌کس نبود. در کنار بیشه کوچکی، حیوانات در کنار هم با خوبی و خوشی زندگی می‌کردند. آن‌ها در روز به بازی و شادی مشغول بودند و شب‌ها هم برای فردا برنامه‌ریزی می‌کردند.

بخوانید