Blog Layout

قصه کودکانه‌ی: خروسِ خاله مهربان || با همدیگر لجبازی نکنیم!

قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-کودکان-خروسِ-خاله-مهربان

یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ‌کس نبود. سال‌ها پیش در یک روستا یک خاله مهربان بود که یک خروس داشت. خروس، خاله مهربان را خیلی دوست می‌داشت. خاله مهربان هم خروس را خیلی دوست می‌داشت.

بخوانید

داستان کودکانه: جزیره گنج | جیم هاوکینز در جستجوی گنج دزدان دریایی

کتاب داستان کودکانه جزیره گنج

یکی بود، یکی نبود غیر از خدا هیچ‌کس نبود. «جیم هاوکینز» نوجوانی بود که با پدر و مادرش در مسافرخانة خودشان که در کنار دریا قرار داشت زندگی می‌کرد. ملوان‌های زیادی به مسافرخانه می‌آمدند. یکی از این ملوان‌ها اسمش «بیلی جونز» بود

بخوانید

داستان کودکانه: الاغ آوازخوان || نتیجه‌ی اتحاد و همکاری

داستان کودکانه: الاغ آوازخوان || نتیجه‌ی اتحاد و همکاری 1

روزی روزگاری در دهکده‌ای کوچک آسیابانی بود که الاغی داشت. سال‌ها الاغ برای آسیابان کار کرده بود و بارهای سنگین را ازاینجا به آنجا برده بود. ولی حالا دیگر پیر شده بود و نمی‌توانسته بار بکشد.

بخوانید