Blog Layout

قصه‌های قرآن: داستان اصحاب فیل || نابودی دشمنان کعبه

قصه‌های قرآن: داستان اصحاب فیل || نابودی دشمنان کعبه

ابرهه دستور داد در صنعای یمن معبد بزرگی از سنگ‌های رنگین ساختند و طاق‌ها و رواق‌های بلند پرداختند و فرش‌های گران‌بها انداختند و مشک و عود و عطر و عنبر پاشیدند و پرده‌های زرباف کشیدند...

بخوانید

قصه‌های قرآن: داستان حضرت عیسی || مردی از نسل آدم (ع)

قصه-قرآنی-داستان-حضرت-عیسی

روزگار بنی‌اسرائیل -که بر دین موسی بودند و دوره عظمت داود و سلیمان بر آن‌ها گذشته بود- دوباره نا به سامان شد. یکی از بندگان خوب و باایمان خدا که نامش عمران بود و خادم بیت‌المقدس بود دراین‌باره خیلی فکر می‌کرد و آرزو می‌کرد که خدا فرزندی به او بدهد

بخوانید

قصه‌های قرآن: داستان اصحاب کهف || طولانی‌ترین خواب جهان

قصه‌های قرآن: داستان اصحاب کهف || طولانی‌ترین خواب جهان

اصحاب کهف چند تن از مردم خوب و نیکوکار بودند که در زمان دقیانوس زندگی می‌کردند. دقیانوس پادشاهی نیرومند بود که مانند فرعون و نمرود و شداد به خدای یگانه عقیده نداشت و با بت‌پرستان همفکری می‌کرد و کم‌کم جاہ و جلال و دستگاه بزرگی پیدا کرد و مغرور شد و ادعا کرد که: «خدای روی زمین منم.»

بخوانید

قصه‌های قرآن: داستان بهشت شدّاد

قصه‌های قرآن: داستان بهشت شدّاد

شداد از قوم عاد و ثمود بود و او هم مانند نمرود و فرعون پادشاهی زورمند و زورگو بود و بت‌پرست بود و به خدا عقیده نداشت و بعدازآنکه پایۀ دولتش محکم شد و بر مردم روزگار خود مسلط شد ادعا کرد که «هیچ‌کس از من بالاتر نیست.»

بخوانید

قصه‌های قرآن: داستان حضرت سلیمان || از پادشاهی اجنّه تا تخت بلقیس

قصه‌های قرآن: داستان حضرت سلیمان || از پادشاهی اجنّه تا تخت بلقیس

سلیمان پسر داود و جانشین او بود. مردم از زمان کودکی سلیمان از خوبی و دانایی و عدالت‌خواهی او خبر داشتند و سلیمان در آغازِ جوانی بود که به پادشاهی رسید و به پیغمبری هم برگزیده شد.

بخوانید

قصه‌های قرآن: داستان حضرت داود || پادشاه خوش صدا

قصه‌های قرآن: داستان حضرت داود || پادشاه خوش صدا

طالوت و جالوت دو پادشاه بودند که باهم اختلاف داشتند. طالوت از بنی‌اسرائیل بود و به خدا ایمان داشت و جالوت بت‌پرست بود؛ و موقعی که جنگ میان این دو گروه به مرحله سختی رسیده بود و طالوت از شکست خود بیمناک شده بود داود به کمک او رسید.

بخوانید

قصه‌های قرآن: داستان حضرت خضر || پیرترین فرزانۀ تاریخ

قصه‌های قرآن: داستان حضرت خضر || همسفر کهنسال تاریخ

پدر خضر پادشاه یکی از شهرها بود و خضر از کودکی در جستجوی معرفت و حکمت بود و به خداپرستی راه یافت و از همه مردم شهر داناتر شد. وقتی خضر بزرگ شد پدرش خواست او را جانشین خود سازد اما خضر قبول نکرد

بخوانید