Blog Layout

فصل بهار: داستان آموزشی کودکان || مراقب گل‌ها و پرنده‌ها باشیم!

داستان کودکانه آموزنده مهارت اجتماعی به کودکان در فصل بهار (11)

اسم این دختر، سارا است. سارا فصل بهار را خیلی دوست دارد. او در فصل بهار، بیشترِ وقت‌ها با مادر و پدرش به دشت می‌رود. آنجا پر از گل‌های خوش رنگ و پروانه‌های قشنگ و رنگارنگ است. او گردش در دشت و بازی با پروانه‌ها را خیلی دوست دارد.

بخوانید

عادت‌های خوب: داستان آموزشی کودکان || چطور مرتب و منظم باشیم؟

عادت‌های خوب: داستان آموزشی کودکان || چطور مرتب و منظم باشیم؟ 1

اسم این پسر، سامان است. سامان پسر خیلی خوب و تمیزی است. مادر و پدرش از او راضی هستند. سامان وقتی از خواب بیدار می‌شود، تختش را مرتب می‌کند. چون دوست ندارد روی تختش نامرتب و به‌هم‌ریخته باشد.

بخوانید

مهربانی با کوچک‌ترها: داستان آموزشی کودکان || چطور از بچه‌ها مراقبت کنیم؟

داستان کودکانه آموزنده مهارت اجتماعی به کودکان مهربانی با کوچکترها (11)

اسم این دختر، سارا است. سارا دختر خیلی خوبی است. او یک خواهر کوچولو دارد. اسم خواهر سارا، سحر است. سحر دو سال دارد. سارا با سحر خیلی مهربان است. او سحر را خیلی دوست دارد. خیلی هم مراقب او است.

بخوانید

داستان آموزنده کودکان: امام جعفر صادق (ع) || کودکیِ یک بزرگ

داستان آموزنده کودکان: امام جعفر صادق (ع) || کودکیِ یک بزرگ 2

امام زین‌العابدین (ع) در خانه‌ی خود، در مدینه منتظر بود. فرزندش، محمد، در سفر بود و عروسش، اُم فَروَه، در حال زایمان. دلش می‌خواست که همسرش در آن روز که هفدهم ربیع‌الاول سال هشتادوسه ی هجری بود از راه می‌رسید، به او دلداری می‌داد

بخوانید

گنجشکک: داستان آموزنده برای خردسالان

کتاب داستان آموزنده برای خردسالان گنجشکک (7)

گنجشکک، گنجشک کوچولویی بود که در بالای درختی زندگی می‌کرد. گنجشکک صبح تا غروب از این درخت به آن درخت و از سر این بوته به سر آن بوته می‌پرید و از میوه‌ها و دانه‌ها و حشراتی که پیدا می‌کرد می‌خورد.

بخوانید

داستان آموزنده: اردشیر و درخت زندگی || داستانی از مثنوی معنوی

کتاب داستان آموزنده اردشیر و درخت زندگی (7)

روزی بود و روز گاری، شهری بود و شهریاری، شهریاری که همیشه آرزو داشت عصرش جاویدان باشد و تا آخر زمان جوان و سالم بماند و پادشاهی کند. یک شب که اتفاقاً شب یلدا هم بود پادشاه، دانشمندان و حکیمان را به قصرش دعوت کرد تا شب‌نشینی کنند

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: مری پاپینز || مهربان‌ترین پرستار کودک

کتاب-قصه-صوتی-قدیمی-مری-پاپینز-

اسم من برت‌ئه! من یه دوره‌گرد هستم. هرروز یه شغلی دارم. یه روز بادابادک‌فروشم. یه روز دودکش پاک می‌کنم. یه روز نقاش تابلوهای پیاده رو. امروز هم هوس کردم یه ارکستر یه نفری باشم. دنبال من بیاید! لندن این موقع سال خیلی تماشاییه!

بخوانید