Recent Posts

قصه کودکانه آهو کوچولو و ستاره ها

در جنگلي سرسبز و زيبا، آهوي كوچولوي قشنگي با پدر و مادرش زندگي می‌کرد. آهو كوچولو روزها همراه پدر و مادرش به گردش و چرا می‌رفت و با بچه‌های حيوانات بازي می‌کرد؛

بخوانید

داستان کودکانه و آموزنده پند پدربزرگ

حامد پدربزرگ را خیلی دوست داشت. پدربزرگ در خانه‌ی پسرش يعني دايي حامد زندگي  می‌کرد. حامد هر هفته همراه پدر و مادرش به خانه‌ی دايي می‌رفت تا پدربزرگ را ببيند و با او حرف بزند.

بخوانید

قصه کودکانه خرگوش‌ها و روباه

در ميان جنگل زيبايي، شهري بود به نام شهر خرگوش‌ها  كه ساكنانش همگي خرگوش بودند. در گوشه‌ای از اين شهر، آقا خرگوشه و زن و بچه‌اش در خانه‌ی قشنگي زندگي می‌کردند. آن‌ها يك مزرعه داشتند كه در آن هويج و كلم و كاهو پرورش می‌دادند.

بخوانید