سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدداستان مصور کودکانه: جادوگر شهر اُز || دوروتی در شهر زمرد
روزی و روزگاری، دختر یتیمی به اسم «دوروتی» با عمو و زنعمویش زندگی میکرد. کلیه آنها در میان یک چمنزار بزرگ و قشنگ بود. دوروتی هرروز، از صبح تا شب با سگ کوچولویش، توتو، بازی میکرد.
بخوانید