Recent Posts

 قصه های قشنگ: خری که دل و گوش نداشت / عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود

 قصه های قشنگ: خری که دل و گوش نداشت / عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود 1

در روزگاران پیشین، یک شیر و یک روباه در مرغزاری زندگی می‌کردند. روباه از اوامر و دستورات شیر اطاعت می‌کرد و به این دلیل هرگاه شیر طعمه‌ای به دست می‌آورد مقداری از آن را به روباه می‌داد. شیر و روباه سال‌ها با تندرستی و سلامتی در آن مرغزار می‌زیستند.

بخوانید

قصه های برادران گریم: پسری که از هیچ‌چیز نمی‌ترسید / مبارزه با اشباح و اجنه

قصه های برادران گریم: پسری که از هیچ‌چیز نمی‌ترسید / مبارزه با اشباح و اجنه 2

روزی، روزگاری پسری بود که حوصله‌اش از خانه ماندن سر رفته بود و چون از هیچ‌چیز نمی‌ترسید، فکر کرد: «می‌روم و تمام دنیا را می‌گردم. این‌طور، دیگر حوصله‌ام سر نمی‌رود و زمان به نظرم طولانی نمی‌آید. به‌علاوه می‌توانم تجربه‌های زیادی کسب کنم.»

بخوانید