Recent Posts

قصه آموزنده: گدایی که حاکم شهر شد

در روزگاران  قدیم مرد فقیری زندگی می‌کرد که تمام دارایی‌اش  یک دست  لباسی بود که به تن داشت و کیسه‌ای برای گدایی. از شهری به  شهری و از روستایی به روستایی دیگر می‌رفت و گدایی می‌کرد.

بخوانید

داستان کودکانه و آموزنده: سیب له‌شده

محسن و علی در مهدکودک باهم دوست بودند. یک روز در حیاط مهدکودک باهم مسابقه‌ی دو گذاشتند، محسن از علی جلو زد و علی عقب افتاد. محسن با خوشحالی فریاد زد: «من برنده شدم، علی تو باختی، من قهرمانم!»

بخوانید