سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدقصه کودکانه قشنگ: هزارپایی که عاشق کفش بود
پاپی هزارپا، مثل بقیه چند تا دونه پا نداشت! اون صدتا پا داشت! و اون عاشق کفش بود! اون عاشق کفشهای قرمز بود! اون عاشق کفشهای آبی هم بود!
بخوانید0 756
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,068
0 756
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,068
0 407
پاپی هزارپا، مثل بقیه چند تا دونه پا نداشت! اون صدتا پا داشت! و اون عاشق کفش بود! اون عاشق کفشهای قرمز بود! اون عاشق کفشهای آبی هم بود!
بخوانید0 131
مکس داشت توی حیاط بازی میکرد که خواهرش ماریا رو دید! ماریا داشت دوچرخهسواری میکرد. مکس از ماریا پرسید: ماریا! اجازه میدی منم با دوچرخهی تو بازی کنم؟
بخوانید0 142
تعطیلات تابستون بود و الکس و آماندا توی حیاط مشغول بازی بودن. توی حیاط کلی سطل رنگ بود! اونجا رنگ قرمز بود و رنگ سفید! رنگ زرد و رنگ آبی! و حتی سطل رنگ سبز!
بخوانید