سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدقصه آموزنده ازوپ: آمادۀ نبرد || پیش از واقعه، فکر خطر کن
گرازی کنار درختی ایستاده بود و دندانهای بلند خود را با سابیدن به تنۀ آن، تیز میکرد. روباهی که ازآنجا میگذشت...
بخوانید0 782
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,074
0 782
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,074
0 79
گرازی کنار درختی ایستاده بود و دندانهای بلند خود را با سابیدن به تنۀ آن، تیز میکرد. روباهی که ازآنجا میگذشت...
بخوانید0 114
همچنان که خورشید در افق مغرب پایین میرفت، گرگی سایۀ بلند خود را بر زمین دید و با خود گفت: «عجیب است که من با این جثۀ بزرگ از شیر میترسم!
بخوانید0 484
در یکی از روزهای زمستان، مردی ماری را که از شدت سرما یخ زده بود یافت. مرد دلش به حال مار سوخت و او را توی سینه خود گذاشت...
بخوانید