روزی روزگاری در دهکدهی کوچکی زنی به اسم ماریَن با تنها دخترش نارسیسا زندگی میکرد. ماریَن فوق العاده فروتن و مهربان بود. ولی نارسیسا دقیقاً برعکس مادرش بود.
بخوانیدقصه تصویری (کارتونی)
قصه تصویری کودکانه: میلیونر خسیس
در زمانهای بسیار دور، تاجر ثروتمندی به اسم ریچارد توی دهکدهای زندگی میکرد. اون یه مزرعه داشت و گندم و سبزیجات میفروخت. کارش به قدری خوب بود که میلیونر شده بود. همه فکر میکردند زندگی مرفه و فوق العادهای داره؛ ولی ریچارد خسیس و ناخن خشک بود...
بخوانیدقصه تصویری کودکانه: ملکه عجول
روزی روزگاری در سرزمین دوری، پادشاهی به اسم تِرِوِر همراه ملکۀ قشنگش هلیا زندگی میکرد. همه تِرِور رو به خاطر مهربونی و عدالتش دوست داشتند؛ ولی همسرش خیلی عجول بود و همه ازش دوری می کردند.
بخوانیدقصه تصویری کودکانه: ملکه بزرگ جوان
روزی روزگاری در کشور باشکوهی به نام کاسپیا، پس از آن که پادشاه و ملکه از دنیا رفتند، سیاهی بر خانوادۀ سلطنتی سایه انداخت. سوفیا دختر ده ساله آنها تنها بازماندۀ این خانواده و وارث تاج و تخت بود.
بخوانیدقصه تصویری کودکانه: مرغ طلسم شده
روزی روزگاری دختر کوچکی به اسم هِدِر با پدر و مادرش زندگی میکرد. هدر بچه شاد و باهوشی بود. پدرش که هیزم شکن بود درآمد چندانی نداشت؛ ولی همیشه نیازهای اصلی خانواده اش رو برطرف می کرد.
بخوانید