وینکی یک پسربچه کوچولوی بندانگشتی است. وینکی میتواند با حیوانات و جنهای کوچولوی جنگل حرف بزند. وینکی به جنگل بلوبل میرود وبا آدمکوچولوها و حیوانات آنجا دوست میشود.
بخوانیدداستان مصور کودکان
مجموعه شعر کودکانه «یک دستهگل» شعر و تصویر برای کودکان
مجموعه شعر کودکانه همراه با تصاویر
بخوانیدقصه کودکانه «وینکی و چشم روشنک» _ ماجرای جشن تولد خرگوش کوچولو
یک روز مامان خرگوشه تصمیم گرفت برای بچهاش، خرگوش کوچولو جشن تولد بگیرد. برای همین، همه حیوانات جنگل و آدم کوچولوها را دعوت کرد. جشن تولد آن سال، بهیادماندنی بود...
بخوانیدقصه کودکانه «ماجرای سه بچه خرس» _ تلاش برای نجات فرزند
یک روز سه بچه خرس درحال بازی کردن روی شاخه درختها بودند که یک عقاب بزرگ آمد و یکی از آنها را گرفت و به لانه اش برد. اتفاقاً عقاب هم جوجه داشت و جوجهاش به چنگ مادر خرسها افتاد و ...
بخوانیدقصه کودکانه «میمون زرنگ و خرس تنبل» _ تنبلی خیلی زشته!
یک روز یک خرس تنبل وارد جنگل شد. این خرس آنقدر تنبل بود که حاضر نبود دنبال غذا برود. سنجاب مهربان دلش برای خرس سوخت و برایش غذا برد؛ اما میمون زرنگ تصمیم گرفت کاری کند که خرس تنبل دست از تنبلی بردارد و خودش کارهای خودش را انجام دهد.
بخوانید