داستان مصور کودکان

بیش از 600 قصه خاطره انگیز رایگان اینجاست.

داستان کودکانه: پینوکیو، عروسک چوبی

داستان-کودکانه-پینوکیو،-عروسک-چوبی

داستان کودکانه: در دهکده‌ای کوچک در ایتالیا پیرمردی نجار به نام پدر ژِپتو زندگی می‌کرد. یک روز او عروسک پسربچه‌ای را از چوب ساخت. ازآنجایی‌که پدر ژپتو هیچ خانواده‌ای نداشت، با خود گفت: «ای‌کاش، این عروسک یک پسر واقعی بود.»

بخوانید

داستان کودکانه: خانه‌ای به بزرگیِ یک سیب || لگو در جستجوی خانه

داستان-کودکانه-خانه‌ای-به-بزرگیِ-یک-سیب

داستان کودکانه: هرچه ابرها بیشتر در آسمان جابه‌جا می‌شدند، لگو بیشتر می‌ترسید. لگو، کرم کوچکی بود که روی یک برگ زندگی می‌کرد. اگر هوا روشن و آفتابی بود، برگ جای بدی برای زندگی کردن او نبود، حتی گاهی می‌توانست غذای خوشمزه‌ای هم برای او باشد؛

بخوانید