داستان مصور کودکان

بیش از 600 قصه خاطره انگیز رایگان اینجاست.

قصه کودکانه روسی: بز نادان / عاقبت دروغ و زورگویی/ از مجموعه داستان‌های ملی روسیه

قصه کودکانه روسی بز نادان (11)

یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ‌کس نبود. در روستای پشت جنگل سبز، پیرمرد و پیرزنی با نوه‌ی کوچکشان زندگی می‌کردند. آن‌ها نَه گاو داشتند، نَه گوسفند و نه مرغ و خروس؛

بخوانید

کتاب داستان کودکانه: من از همه کوچک‌ترم / دست بالای دست، بسیار است

کتاب داستان کودکانه: من از همه کوچک‌ترم / دست بالای دست، بسیار است 2

توی یک مزرعه‌ی بزرگ، یک مرغدانی بود. در این مرغدانی، جوجه کوچولویی زندگی می‌کرد. یک روز، جوجه کوچولو با خودش گفت: «من دیگر بزرگ شده‌ام. می‌توانم از این مرغدانی بیرون بروم و همه‌جا را تماشا کنم.»

بخوانید

کتاب داستان کودکانه آموزنده: خواهر بزرگ، خواهر کوچک / چطور از هم مراقبت کنیم

داستان کودکانه آموزنده خواهر بزرگ، خواهر کوچک (12)

روزی روزگاری یک خواهر بزرگ بود و یک خواهر کوچک. مادر و پدر آن‌ها هرروز صبح به سر کار می‌رفتند و خواهر بزرگ و خواهر کوچک تا عصر تنها بودند. در نبودن پدر و مادر، خواهر بزرگ هم کارهای خانه را انجام می‌داد و هم به خواهر کوچکش می‌رسید.

بخوانید