یکی بود یکی نبود، مدتی بود که موشی در مدرسهی موشها درس میخواند. مدرسهی موشها لانهی بزرگی بود دیواربهدیوار لانهی استاد موشی. او موشهای زیادی را باسواد کرده بود.
بخوانیدداستان مصور کودکان
قصه کودکانه علمی تخیلی: حسنی و آرزوهای بزرگ
گاهی اوقات که [حسنی] افسانههای قدیمی را میخواند خودش را در فضای آن دوران حس میکرد و آرزو داشت که روزی اتفاقی بیفتد که انسانها با خواندن افسانهها وارد زمان خاص آنها شوند و زندگی مردم گذشتههای دور را از نزدیک حس کنند و مدتی با آنها به سر ببرند. آیا چنین اتفاقی ممکن است؟
بخوانیدقصه کودکانه: حسنی میخواد قوی بشه! / خاصیت ماهی و میگو برای کودکان
حسنی بهجز ساندویچ سوسیس و کالباس و هلههوله به هیچ غذای دیگری لب نمیزد. هر وقت هم که مادرش غذاهایی مثل ماهی و میگو درست میکرد، حسنی میگفت: - «ماهی چیه؟ اَه و اَه و اَه، میگو چیه؟ پیف و پیف و پیف!»
بخوانیدقصه کودکانه: آشنایی با امام حسن عسکری علیهالسلام
پیشوای یازدهم شیعیان، امام حسن عسکری (ع) در هشتم ربیعالثانی سال ۲۳۲ هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. پدرش امام هادی (ع) و مادرش حدیثه بود.
بخوانیدقصه کودکانه: مهمان ری || سرگذشت حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام
در زمان امامت امام موسی کاظم علیهالسلام در شهر مدینه کودکی به دنیا آمد که نامش را عبدالعظیم گذاشتند. پدر عبدالعظیم، عبدالله، از نوادگان امام حسن مجتبی علیهالسلام بود.
بخوانید