داستان مصور کودکان

بیش از 600 قصه خاطره انگیز رایگان اینجاست.

قصه کودکانه: عبدالله و بز کوهی || به یکدیگر کمک کنیم.

کتاب قصه کودکانه عبدالله و بز کوهی (8)

یکی بود یکی نبود. در یکی از روستاهای کشور افغانستان، سه برادر باهم زندگی می‌کردند. عبدالله برادر بزرگ‌تر، ده سال داشت، عبدالکریم شش‌ساله بود. نام برادر کوچک عبدالغفور بود و پنج سال بیشتر نداشت. پدر و مادر این سه برادر در اثر جنگ، پیش خدا رفته بودند.

بخوانید

قصه کودکانه: خرگوش بازیگوش || در تابستان به فکر زمستان باش!

قصه کودکانه: خرگوش بازیگوش || در تابستان به فکر زمستان باش! 1

آفتاب که به جنگل تابید، برف‌ها نرم شدند. خرگوش بازیگوش، از خواب زمستانی بیدار شد. زمستان تمام شده بود. بهار آمده بود. خرگوش بازیگوش از لانه‌اش بیرون آمد. گرمای خورشید را که حس کرد، با شادی فریاد زد: «دوباره بهار... دوباره بهار... من فکر می‌کردم، دیگر بهار برنمی‌گردد.»

بخوانید

قصه کودکانه علمی تخیلی: حسنی و آرزوهای بزرگ

کتاب داستان کودکانه علمی تخیلی حسنی و آرزوهای بزرگ (جلد دوم) (12)

گاهی اوقات که [حسنی] افسانه‌های قدیمی را می‌خواند خودش را در فضای آن دوران حس می‌کرد و آرزو داشت که روزی اتفاقی بیفتد که انسان‌ها با خواندن افسانه‌ها وارد زمان خاص آن‌ها شوند و زندگی مردم گذشته‌های دور را از نزدیک حس کنند و مدتی با آن‌ها به سر ببرند. آیا چنین اتفاقی ممکن است؟

بخوانید