یک روز حسنی از پدربزرگش پرسید: پدر بزرگ چه جوری میشه که آدم گول میخوره؟ چرا میگن بعضی ها ساده دل هستند؟ آنوقت پدر بزرگ حسنی این قصه را برای او تعریف کرد...
بخوانیدداستان مصور کودکان
قصه کودکانه خانم نی بِل: خرگوش مهربان مزرعه توت جنگلی
خانم نِی بِل یه خانم خرگوش مهربونه که به همراه سه تا بچه هاش در مزرعه شاه توت زندگی میکنه . تا اینکه یک روز بچه هاش مریش میشن ...
بخوانیدداستان کودکانه: جو پستچی || سینهسرخ نامهرسان مزرعه توت جنگلی
جو، پرنده کوچولویی است که در مزرعه شاه توت زندگی میکنه و کارش رساندن پیام ها و نامه های حیوانات مزرعه است. تا اینکه یک روز حیوان قرمز بزرگی پا به مزرعه می گذارد...
بخوانیددو داستان کودکانه: پرواز لک لک و لاک پشت || حسنی و ماجرای سیب زمینی پخته
این کتاب دوتا قصه قشنگ داره. اولیش، قصه قدیمی پرواز کردن لاک پشت با لک لک هاست و دومی هم قصه آتش بازی حسنی است که با این کارش خانه را به آتش کشید: بچه ها با آتش بازی نکنید!
بخوانیدکتاب شعر کودکانه: خروس جنگی || ماجرای خروس یارقلی
یار قلی داشت یک خروس خوشگل و ناز و ملوس با بالهای رنگارنگ مثل پرهای طاووس
بخوانید