هوا بارانی است. باد سردی در میان شاخههای درختان میپیچَد و سوت میکشد. برگهای خشک در میان زمین و آسمان سرگرداناند. چترها از این رو به آن رو میشوند.
بخوانیدداستان مصور کودکان
قصه کودکانه آموزنده: نسیم غدیر / داستان امامت حضرت علی (ع)
یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربان، نسیم کوچولویی بود که آرزو میکرد روزی بتواند مثل خواهر، برادرهایش بالای شهرها و روستاهای دور بوَزد. بالاخره صبح یک روز بهاری وقتیکه گلهای صحرایی از چشمهی شبنمها وضو میگرفتند
بخوانیدکتاب قصه کودکانه قدیمی: مارتین در باغ وحش / آشنایی کودکان با حیوانات
مارتین، ژان و سگ کوچولو یک روز بعدازظهر تصمیم میگیرند به باغوحش بروند. درِ باغوحش هنوز باز نشده است. هرروز سر ساعت چهار بعدازظهر زنگ به صدا درمیآید و در باز میشود.
بخوانیدپیشوایان هدایت: زندگی امام محمد باقر (علیهالسلام) برای کودکان و نوجوانان
پیشوای پنجم شیعیان، در اول رجب سال ۵۷ هجری قمری، چهار سال پیش از واقعه عاشورا در مدینه دیده به جهان گشود. پدرش امام سجاد (ع) و مادرش فاطمه، دختر امام حسن (ع) بود.
بخوانیدکتاب قصه کودکانه: عمو نوروز | قصه زیبای آمدن سال نو
آخرین روزهای زمستان داشت سپری میشد و بوی بهار همهجا پیچیده بود، درختها از خواب بیدار شده بودند و همه انتظار میکشیدند تا شکوفههایشان باز شود. شکوفههایی که هرکدام نشانی از فرارسیدن بهار بود. مردم هم که سرمای زمستان را پشت سر گذاشته بودند خود را برای جشن نوروز آماده میکردند.
بخوانید