دنیای کودکان

داستان کودکانه آموزنده: احمد و ساعت || آموزش ساعت به کودکان

داستان-آموزنده-کودکانه-احمد-و-ساعت-آموزش-ساعت-به-کودکان

پدر احمد هر هفته روزهای جمعه صبح زود، به کوه می رفت و درست وقتی که سارا کوچولو داشت صبحانه اش را می خورد برمی گشت. هر جمعه وقتی احمد از مادر می پرسید: «پدر کی برمی گردد؟»، مادر جواب می داد: « ساعت ۹» .

بخوانید

داستان فانتزی قوهای وحشی نوشته هانس کريستين آندرسن

wild-swans-epubfa.ir-3.jpg

قصه کودک: روزي روزگاري در سرزميني دور، شاه و ملکه اي بودند که يازده پسر و يک دختر داشتند. اين خانواده زندگي خوش و راحتي داشتند. بچه ها در ناز و نعمت زندگي مي کردند. اما روزي رسيد که خوشي و راحتي آنها تمام شد.

بخوانید