آهوخانم هیچ فرزندی نداشت.برای همین، حیوانات جنگل به او کمک می کردند. اما روباه حیله گر نقشه کشیده بود که آهوخانم را شکار کند. روباه مدام دنبال گول زدن بقیه حیوانات بود ...
بخوانیددنیای کودکان
قصه کودکانه حیوانات در دریا
یک روز که حیوانات دور هم جمع شده بودند، سگ، خاطرات پدربزرگش در مورد دزدان دریایی را تعریف می کرد. برای همین، حیوانات تصمیم گرفتند دزد دریایی شوند و بازی کنند. اما بچه ها، وقتی بازی می کنیم، نباید دیگران را اذیت کنیم...
بخوانیدقصه کودکانه حیوانات در سرزمین شانگریلا
شانگریلا نام یک سرزمین خیالی است که در آنجا همه چیز حاضر و آماده است. هیچکس کار نمی کند و همه فقط بخور و بخواب هستند. خوشبختانه چنین سرزمینی وجود ندارد و همه باید با همدیگر تلاش کنند و زندگی را بسازند...
بخوانیدقصه کودکانه خاله سنجاب مغرور
خاله سنجاب خیلی مغرور بود و فکر می کرد که زیباترین حیوان جنگل است. اما مغرور بودن اصلاً کار خوبی نیست...
بخوانیدکتاب قصه کودکانه: حنایی و جوجههایش
خانم حنا، مرغ مزرعه دلش می خواست صبح ها حسابی بخوابد اما مرغ و خروس های دیگر خیلی سروصدا می کردند.برای همین به یک انبار رفت تا از هاپو، دوست کوچکش کمک بگیرد ...
بخوانید