اشلی، خرگوش مهربون، سه تا دوست جدید پیدا کرده بود! تامی، سوفی و جاش! امروز اشلی داره با سوفی توی حیاط خونهی سوفی بازی میکنه!
بخوانیددنیای کودکان
داستان کودکانه اولین روز مهدکودک جیمی
جیمی تازه پنجساله شده بود!! اون باید دیگه به مهدکودک میرفت!! جیمی برای این روز حسابی صبر کرده بود!
بخوانید5 قصه صوتی کودکانه: وقت قارقار + 4 قصهی دیگه / با صدای: ملیحه میری 20#
قصه های صوتی این مجموعه: 1. وقت قارقار 2. یک جنگل و چند حیوان 3. یک چیز دیگر 4. یه بچهی دیگه؟ چه بامزه! 5. یه مرد تنها و تک،یه دلقک بانمک
بخوانیدقصه کودکانه: هنوز نرسیدیم؟
جنی و جیمی خواهر و برادر دوقلو هستن!! اون روز صبح اونا خیلی هیجانزده بودن!! اونا تازه مهدکودک رو تموم کرده بودن و چون خیلی توی مهدکودک تلاش کرده بودن، قرار بود که بهعنوان جایزه به باغوحش برن!!
بخوانیدقصه کودکانه روز موهای خفن
در شهر نیویورک، پسر بامزهای زندگی میکرد که موهای خیلی عجیبوغریبی داشت. مردم محله میگفتند: این باورکردنی نیست! این موها عجیبترین موهایی هست که ما تابهحال دیدیم!!!
بخوانید