قصه کودکانه: روزی مجسمهسازی الاغی را برای بردن یک بُت برای مشتری پولداری از جایی کرایه کرد. بت با دقت زیاد و بسیار زیبا ساخته شده و الاغ، غرق زیبایی بت شده بود.
بخوانیددنیای کودکان
داستان کودکانه و آموزنده: اسب و مرد || آزادی، هدیۀ خداست
قصه آموزنده: روزی اسبی به مردی رسید و گفت: خواهش میکنم به من کمک کنید! یک ببر وحشی به جنگل آمده و میخواهد مرا بکشد.
بخوانیدداستان کودکانه: سفیدبرفی و هفت کوتوله || پایان راه ملکه بدجنس
قصه کودکانه: در روزگار قدیم، دختر جوان و زیبایی به نام سفیدبرفی که تنها فرزند پادشاه سرزمینی دور بود با نامادری ظالم خود، ملکه، زندگی میکرد. هرچه سفیدبرفی بزرگتر میشد، ملکه نسبت به زیبایی او حسادت بیشتری احساس میکرد.
بخوانیدشعر کودکانه: این باغوحش کوچک چه زیباست || آشنایی با نام حیوانات
شعرهای این کتاب را «ولادیمیر مایاکوفسکی» سروده است. او شاعر بزرگی بود که در حدود صدسال پیش، یعنی به سال ۱۸۹۴ میلادی (۱۲۷۳ خورشیدی) در «باگدادی» که یکی از شهرهای «گرجستان» است به دنیا آمد و نزدیک به سیوهفت سال زندگی کرد.
بخوانیدداستان کودکانه: پینگو و خانواده || ماجرای تولد بچه پنگوئن
قصه کودکانه: بهزودی پینگو صاحب یک برادر کوچک خواهد شد. مادرش یک تخم بزرگ گذاشته است و درحالیکه روی آن نشسته، یک کلاه نو هم برای پینگو میبافد. پدر هم لباسها را میشوید.
بخوانید