پیتر پان و پری بالدار کوچکش «تینکربل» در آسمان از میان ابرها به سمت سرزمین افسانهای در حال پرواز بودند. پیتر پان فریاد زد: «خداحافظ وندی!» وندی هم جواب داد: «همیشه تو را باور خواهم داشت پیتر!»
بخوانیددنیای کودکان
قصه صوتی کودکانه: اتل متل توتوله در مدرسه || عروسک ها در مدرسه
- دبستان اندیشه...بفرمایید! - مگه نگفتم مدرسه رو هرچه زودتر خالی کنید؟ - هه... اون وقت جواب بچه های مردم رو چی بدیم؟ بچه ها مدرسه شون رو خیلی دوست دارن...
بخوانیدقصه صوتی کودکانه قدیمی: اتل متل در چنگ دزدان دریایی
در این داستان، اتل و متل به قاره آفریقا سفر می کنند. اما کشتی آنها در دریا غرق میشود و به دست دزدان بیرحم گرفتار می شوند.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه اگر این چوب مال من بود…
روزی از روزها، آقا قورباغه و سنجاب و میمون و خارپشت، چوب تراشیده شدۀ زیبایی پیدا کردند. قورباغه چوب را برداشت و مدتی آن را برانداز کرد. واقعاً زیبا بود.
بخوانیدقصه کودکانه: اَبرِ کوچولو بِبار!
یکی بود یکی نبود. در آسمان قشنگ و آبی یک دهکدة سرسبز و زیبا، ابرهای سفید و مهربانی زندگی میکردند. آنها آنقدر مردمان خوب و زحمتکش دهکده را دوست داشتند که هر وقت لازم بود میباریدند و مزارع آنها را سیراب میکردند.
بخوانید