دنیای کودکان

قصه صوتی کودکانه: هری که زیادی کمک می‌کرد: به دیگران کمک کنیم + متن فارسی قصه / قصه گو: خاله مهناز 52#

قصه-صوتی-خاله-مهناز-هری-که-زیادی-کمک-می‌کرد-به-همراه-متن-قصه

هری کمک کردن به دیگران رو خیلی دوست داشت. برای همین مردم به اون می‌گفتن «هری خیرخواه». هری با قناری زردش تو یه خونه تو خیابون اصلی شهر (پلاکشون هم بذار فکر کنم) پلاک ده. بله، زندگی می‌کردن.

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: نارگل و شغال: مواظب حیوانات باشیم + متن فارسی قصه / قصه گو: خاله مهناز 51#

قصه صوتی کودکانه: نارگل و شغال: مواظب حیوانات باشیم + متن فارسی قصه / قصه گو: خاله مهناز 51# 1

اسم من نارگله. این هم بابای منه. این کلبه‌ی ماست. این گل رو من و بابا باهم کاشتیم، اسمش نرگسه. این درخت توسکا هم خواهر دوقلوی منه، بابا اسمش رو گذاشته گلنار؛ اما من خواهر دیگه ای هم دارم، اسمش چیه؟ مرغ مینا!

بخوانید

قصه کودکانه آموزنده: خاله گنجشکه و ننه کلاغه / آینده نگر باشیم تا به مشکل برنخوریم 

قصه-کودکانه-آموزنده-خاله-گنجشکه-و-ننه-کلاغه

یکی بود، یکی نبود. توی یک درختزار، خاله گنجشکه و ننه کلاغه همسایه بودند. خاله گنجشکه اهل کار بود. از صبح تا شب به فکر تمیز کردن لانه و جمع‌آوری دانه بود؛ اما ننه کلاغه سربه‌هوا بود.

بخوانید

قصه کودکانه آموزنده: میهمان روباه / گاهی باید حیله و مکر مثبت داشت

قصه-کودکانه-اموزنده-میهمان-روباه

یکی بود یکی نبود. توی یک جنگل پر از درخت، خرس و گرگ و روباهی زندگی می‌کردند. روباه از دست خرس و گرگ بیچاره شده بود؛ چون هرچه شکار می‌کرد، آن دو به‌زور از او می‌گرفتند و روباه همیشه گرسنه می‌ماند.

بخوانید