قصه های کودکانه

بیش از 700 قصه خاطره انگیز رایگان اینجاست.

قصه کودکانه: پتویی برای کالولو خرگوشه

قصه-کودکانه-پریان-پتویی-برای-کالولو-خرگوشه

همه‌ی ما می‌دانیم پتو قطعه پارچه‌ی کلفتی است که برای گرم شدن، آن را مثل لحاف روی خودمان می‌اندازیم. در افریقا پتو را از پوست نوعی درخت درست می‌کنند. مردم، پوست این درخت را می‌کنند و آن را آن‌قدر می‌کوبند تا نرم شود.

بخوانید

قصه کودکانه: مار کوچولوی تنها || دوستی و مهربانی چقدر خوبه!

قصه-کودکانه-مار-کوچولوی-تنها

روزی روزگاری، زیر تخته‌سنگ بزرگی، مار کوچولویی با مادرش زندگی می‌کرد. هرروز صبح مادرِ مار کوچولو برای پیدا کردن غذا از لانه بیرون می‌رفت و شب برمی‌گشت. مار کوچولو مجبور بود تنهای تنها توی لانه تاریکشان بماند و منتظر برگشتن مادرش شود.

بخوانید

قصه کودکانه: درخت کاج || هرچیز که خوار آید، یک روز به کار آید!

قصه-کودکانه-درخت-کاج

در جنگلی بزرگ و زیبا، درختان بسیار زیادی وجود داشتند. درخت هلو، درخت انار، درخت آلبالو و درخت گیلاس. همه‌ی این درختان، در بهار شکوفه می‌دادند و پرگل و زیبا می‌شدند و در تابستان با میوه‌های آبدار و خوشمزه‌شان، باعث خوشحالی حیوانات جنگل می‌شدند. فقط درخت کاج بود که میوه و شکوفه‌ای نداشت.

بخوانید

قصه کودکانه: چرا پسرِ کالولو ازدواج نکرد || شرایط یک همسر خوب!

قصه-کودکانه-پریان-چرا-پسرِ-کالولو-ازدواج-نکرد

کالولو، خرگوش پیر خیلی غصه می‌خورد. برای اینکه پسرش حاضر نمی‌شد ازدواج کند. يك روز پسرش را صدا زد، پیش خودش نشاند و گفت: «پسر عزیزم، من خیلی غصه می‌خورم که چرا تا تو حالا ازدواج نکرده‌ای؟»

بخوانید