دانل داک و دیزی برای گذروندن تعطیلات به اسکاتلند رفته بودند. اونا در یک قلعهی قدیمی و ترسناک که در کنار یک دریاچه واقع شده بود زندگی میکردند.
بخوانیدقصه های کودکانه
وینی پوه، خرس شکمو – قصه های والت دیزنی برای کودکان و خردسالان
بچهها همتون میدونید که وینی یک بچه خرس کوچولوی با مزه است. ولی این وینی خیلی خیلی شکمو و پرخوره. در واقع، از وینی کوچولو شکموتر توی دنیا پیدا نمیشه.
بخوانیدبره سیاه کوچولو – قصه های والت دیزنی برای کودکان و خردسالان
یکی بود یکی نبود، یک پسر کوچولویی بود که یک بره سیاه کوچولو داشت. این بره با همه برهها فرق داشت جون سرتاپاش سیاه بود و حتی یک لکه سفید هم روی بدنش نبود.
بخوانیدبچه قایق شجاع – قصه های والت دیزنی برای کودکان و خردسالان
توت همیشه با خودش فکر میکرد که پدرش شغل خیلی مهمی دارد. وقتی که پدرش قایقهای بزرگ رو به طرف اسکله میکشید، توت با غرور تماشا می کرد.
بخوانیدببر دروغگو – قصه های والت دیزنی برای کودکان و خردسالان
یک روز صبح تابستان کانگا که کارهای زیادی داشت، پسرش رو با آقاببره به پیک نیک فرستاد تا با هم ناهار بخورند. همونطور که راه میرفتند آقاببره ازکارهائی که ببرها میتونستند بکنند برای او تعریف کرد .
بخوانید