هوا سرد است و دمای هوای بیرون خانه ۷ درجه زیر صفر است. بچهها همه با خوشحالی از خانههایشان بیرون آمدهاند. آنها لباس گرم پوشیدهاند و به زمین اسکی آمدهاند تا بازی کنند.
بخوانیدقصه های کودکانه
قصه کودکانه: سفر به یک جای بهتر / به دنبال پرندههای مهاجر
بعضی از پرندهها با رسیدن فصل سرما مهاجرت میکنند و به جایی میروند که هوا گرمتر باشد.
بخوانیدقصه کودکانه: دوستی روباه و لکلک / کبوتر با کبوتر، باز با باز
آقای روباه یک همسایهی جدید پیدا کرده بود و آنهم خانم لکلک بود که تازه به محلهی آنها آمده بود.
بخوانیدقصه شب: جعبههای کفش / با وسایل دورریختنی کاردستی درست کنید
دیوید و برادرش دَنی کفش نو خریدهاند، چون کفشهای قبلیشان کهنه و پاره شده است. آنها کفشهای نو را پوشیدهاند. کفشهایشان واقعاً قشنگ است.
بخوانیدقصه شب: یک دوست جدید / در کارهای خوب نفر اول باشیم
آقای معلم وارد کلاس شد و به بچهها گفت: «بچهها، دوست جدیدتان الیور را به شما معرفی میکنم. او از یک مدرسهی دیگر به اینجا آمده و از این به بعد همکلاسی شما است.»
بخوانید