ننه خورشید و گلبهار خیلی همدیگر را دوست داشتند. آب خانه تمام شده بود و گلبهار باید پای چشمه می رفت و کوزه را پر از آب می کرد.
بخوانیدقصه صوتی کودکان
قصه صوتی کودکانه: ملافه های خاله خرسه || با صدای مریم نشیبا
پاییز به جنگل آمده بود و همه جا غلغله بود. خاله خرسه هم باید همه ی کارهایش را انجام می داد تا به خواب زمستانی برود. او خیلی تمیز بود و باید همه ی ملافه هایش را می شست.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: پیرزن مهربون و دوستای جنگلی || با صدای مریم نشیبا
نزدیکیهای جنگل، پیرزنی خانه داشت که حیوانات را خیلی دوست داشت. یک روز پیرزن روی برفها سر خورد و پایش شکست.
بخوانیدقصه صوتی_تصویری کودکانه: حالا چیکار کنیم کانگوروی آبی؟
قصه صوتی_تصویری کودکانه: حالا چیکار کنم کانگوروی آبی؟
بخوانیدقصه صوتی_تصویری کودکانه: خرگوش گوش داد
قصه صوتی_تصویری کودکانه: خرگوش گوش داد
بخوانید