جنی و جیمی خواهر و برادر دوقلو هستن!! اون روز صبح اونا خیلی هیجانزده بودن!! اونا تازه مهدکودک رو تموم کرده بودن و چون خیلی توی مهدکودک تلاش کرده بودن، قرار بود که بهعنوان جایزه به باغوحش برن!!
بخوانیدداستان 4 تا 7 سال
قصه کودکانه روز موهای خفن
در شهر نیویورک، پسر بامزهای زندگی میکرد که موهای خیلی عجیبوغریبی داشت. مردم محله میگفتند: این باورکردنی نیست! این موها عجیبترین موهایی هست که ما تابهحال دیدیم!!!
بخوانیدقصه کودکانه قشنگ چارلی برایس / پسری با موهای شپشی
این داستان چارلی برایس است. پسری که بیشتر از صد تا شپش توی موهای چرب و کثیفش همزمان به هوا میپریدند.
بخوانیدداستان کودکانه: هدیه ی مخصوص خاله ماری
سارا و سالی، دو تا خواهر خیلی مهربون و بامزه هستن! سارا و سالی و پدر و مادرشون اهل کنیا هستن، اما چند وقته که توی استرالیا زندگی میکنن. اونا اطراف شهر زندگی میکنن!
بخوانیدداستان کودکانه قشنگ: ژاکت اسرارآمیز
یک روز معمولی توی مدرسه بود! جیمی رفت دم چوبلباسی تا ژاکتش رو از روی اون برداره! اما جیمی تعجب کرد! ژاکتش مثل همیشه نبود! یک جورایی انگار با بقیهی وقتها فرق داشت!
بخوانید