روزی روزگاری در یک سرزمین بزرگ که پوشیده از برف بود، پسر جوانی به نام کای و بهترین دوستش، دختری به نام گِردا در یک روستای دلنشین، با مناظر پوشیده از برف و یخ زندگی میکردن.
بخوانیدداستان 4 تا 7 سال
داستان کودکانه قشنگ خودت کارهای خودت را انجام بده
من دوست دارم همهی کاهارمو خودم انجام بدم. البته شاید نه همهشونُ! اما بیشترشون!
بخوانیدقصه کودکانه قشنگ زنجبیل، زرافه مهربان / آتش در علفزار
زنجبیل زرافه ای مهربان در آفریقا بود. او در یک علفزار بزرگ زندگی میکرد.زنجبیل خیلی مهربان بود و دوست داشت به همه حیوانات کمک کند. یکسال خشکسالی شد و حیوانات هیچ آب و غذایی برای خوردن نداشتند. بنابراین زنجبیل تصمیم گرفت به حیوانات کمک کند...
بخوانید