چانگ فو یک پسر چینی، در «مالایا» زندگی میکرد. چون پدرش در آنجا به کار سرگرم بود. پدر «چانگ فو» در خانهی یک مالک انگلیسی به نام «رابرتز» آشپزی میکرد. آقای «رابرتز» خانهای بیرون از شهر داشت
بخوانیددنیای نوجوانان
داستان آموزنده: هانس و سد / هانس فداکار دهکده را نجات می دهد
هلند سرزمین همواری است که تپهای در آن دیده نمیشود. سرزمینی که برخی نقاط آن پایینتر از سطح دریا است و ازاینروی، مردم دورتادور کرانههای هلند را دیوارهای بلند کشیدهاند تا از پیشرفت آب دریا به سرزمینشان جلوگیری کنند.
بخوانیدمجموعه داستان خارجی: شجاعان کوچک / جلد 60 مجموعه کتابهای طلایی
فهرست داستانهای این کتاب: 1- هانس و سد 2- چانگ فو و دزدان 3- هلن کلر 4- داود و گولیات 5- نیلوفر و گوسالهی سفید 6- پسر ویلهلم تل 7- آتشسوزی در کشتزار
بخوانیدعلاءالدین و چراغ جادو / برگرفته از جلد 59 مجموعه کتابهای طلایی
سالها پیش در کشور افسانهای چین، در آن زمان که هنوز خاقانها بر آن سرزمین حکومت میکردند و چین را دیواری بزرگی فراگرفته بود، پیرمرد خیاط گدایی به نام «نیکونخ» زندگی میکرد. این خیاط از مال دنیا فقط یک پسر به نام علاءالدین و یک زن داشت.
بخوانیددختر مهربان ستاره ها: داستان دورتا ، دختر مهربان
در کنار جنگل انبوهی که پر از حیوانات زیبای کوچک و بزرگ بود یک کلبهی روستایی چوبی قرار داشت که در آن دو دختر جوان به نامهای «دورتا» و «ماری» زندگی میکردند.
بخوانید