یک روز یکی از دوستان پدر ژپتو برایش یک تکه چوب خوب آورد. پدر ژپتو با آن چوب یک عروسک قشنگ درست کرد و اسمش را گذاشت پینوکیو. پینوکیو با همه عروسک ها فرق داشت چون می توانست حرف بزند و راه برود . برای همین، ماجراهای زیادی هم داشت ...
بخوانیددنیای نوجوانان
سلطان ریش بزی: مجموعه قصه های آموزنده برادران گریم / جلد 33 کتابهای طلایی برای نوجوانان
پادشاه دختری داشت و می خواست دخترش را شوهر دهد اما شاهزاده خانم آن قدر خودخواه بود که همه خواستگاران را مسخره می کرد. یک روز پادشاه قسم خورد که دخترش را به اولین شخصی که از پنجره قصر ببیند بدهد ...
بخوانیدمجموعه قصه های شاهزاده موطلایی / جلد 32 کتابهای طلایی برای نوجوانان
شاهزاده موطلایی از آن دسته شاهزاده ها بود که وقتی بچه بود گم شد و هیچکس نمی دانست که شاهزاده است. اما بالاخره موفق شد با دختر پادشاه عروسی کند و یک شاهزاده واقعی شود ...
بخوانیدقصه آموزنده: خرگوش ها / وحدت رمز پیروزی بر دشمن
خرگوش های جنگل از دست آزار و اذیت های روباه حیله گر در عذاب بودند. روباه بچه هایشان را می خورد و هیچکس جرئت مبارزه با روباه را نداشت تا اینکه یک روز خرگوش پیر نقشه بزرگی برای شکست روباه کشید ...
بخوانیدمجموعه قصه فندک جادو : جلد 30 کتابهای طلایی برای نوجوانان
فندک جادو جلد 30 کتاب های طلایی است که دربردارنده دو قصه است: فندک جادو نوشته هانس کریستین اندرسن و قصه اسب کُرند
بخوانید