ایاز و فراز در سفر دریایی به هندوستان با جمشید که یک پزشک است آشنا می شوند و جمشید ماجراهای کودکی خودش را برای آنها تعریف می کند که چطور گول دوست ناباب را خورده؛ اما دوباره به سر درس و مشق برگشته و پزشک شده است.
بخوانیددنیای نوجوانان
قصه عامیانه نروژی «سروته یک کرباس» – حدومرز حماقت!
این قصه درمورد زنهاست. زنهایی که عقلشان را به کار نمی اندازند. فرقی نمی کند. مردها هم اگر عقلشان را به کار نیندازند، مخاطب این قصه هستند.
بخوانیدداستان «طلسم حصار» – برگ هایی از مصیبتنامه شیخ عطار نیشابوری
طلسم حصار داستان مرد خداپرستی است که جز از خدا از هیچکس ترسی ندارد، حتی از پادشا مرموزی که در قصر بزرگ خود در وسط شهر زندگی می کند...
بخوانیدداستان «کیم»، جلد 45 از مجموعه کتابهای طلایی – نوشته رودیارد کیپلینگ
کیم یک پسر انگلیسی است که پدر و مادرش را از دست داده و در زمان حکومت انگلیسی ها در پاکستان که روزگاری جزو هندوستان بود زندگی می کند. او پسر ماجراجویی است و با حوادث بسیاری روبرو می شود.
بخوانیدداستان «سیندرلا» ، افسانه ای از عالم پریان
سیندرلا دختر باهوش و زیبایی بود اما خواهرانش با او بدرفتاری می کردند تا اینکه یک روز شهردار برای پسرش جشنی برگزار کرد و همین جشن آغاز ماجراهای رویایی سیندرلا بود.
بخوانید