تلخون به هیچیک از دختران مرد تاجر نرفته بود. ماه فرنگ، ماه سلطان، ماه خورشید، ماه بیگم، ماه ملوک و ماه لقا، شـش دختـر دیگر مرد تاجر، هر یک اداواطوارهایی داشت،
بخوانیدقصه و حکایت
داستان پهلوانی کوراوغلو و کچل حمزه / نوشته: صمد بهرنگی
چند سال پیش در آذربایجان پهلوان جوانمردی بود به نام «کوراوغلو». کوراوغلو پیش از آنکه به پهلوانی معـروف شـود، «روشـن» نـام داشت.
بخوانیدداستان: افسانه محبت / قصههای صمد بهرنگی
عشق و محبت حتی مغرورترین آدمها را رام میکند. ببینید چطور عشق یک چوپان هم می تواند یک شاهزاده خانم را اسیر خودش کند.
بخوانیدسرگذشت دومرول دیوانه سر / قصههای صمد بهرنگی
اگر یک روز عزراییل یرای گرفتن جان انسان بیاید، چه کسی حاضر است جان خود را فدا کند و عمر خودش را به دیگری بدهد؟ این دقیقاً همان اتفاقی است که برای «دُمرُل دیوانه» پیش آمد.
بخوانیدداستان دو گربه روی دیوار / نوشته: صمد بهرنگی
حتماً تابهحال گربهها را دیده اید که روی دیوار باهم دعوا می کنند! به نظرتان چه حرف های به هم می زنند؟ این داستان رابخوانید تا بفهیمد!
بخوانید