یک روز جانی و سوفی برای گردش به رودخانه رفتند .در این ماجراجویی کوچک، آنها پرندگان، ماهی ها و حشرات زیادی دیدند و تجریه های زیادی آموختند ...
بخوانیدداستان مصور کودکان
قصه قشنگ کودکانه: جک و لوبیای سحرآمیز
جک و مادرش خیلی فقیر بودند.یک روز مادر جک او را به بازار فرستاد تا گاوشان را بفروشد و غذایی بخرد.جک گاو را به یک پیرمرد عجیب داد و به جایش چند دانه لوبیا گرفت. اما جک نمی دانست که این لوبیاها سحرآمیز است و او را به سرزمین غول ها می برد ...
بخوانیدمجموعه شعر کودکانه: توتو خوشگله / آموزش نام حیوانات به کودکان
توتو خوشگله مجموعه شعرهای تصویری کوتاه همراه با تصاویر قشنگ حیوانات مزرعه است. عکس های قشنگ این کتاب را تماشا کنید.
بخوانیدداستان آموزنده: توله سگ گرسنه / خوش رفتاری با حیوانات
روزری روزگاری یک توله سگ گرسنه و بیچاره در کوچه به دنبال غذا و سرپناه می گشت اما هیچکس به او اعتنایی نداشت تا اینکه پسرکی او را با خود به خانه برد اما چیزی که توله سگ کوچولو نمی دانست ارزش «آزادی» بود ...
بخوانیدقصه آموزنده: جانی اپل سید / دیگران کاشتند و ما خوردیم…
جانی اپل سی یا «جانی سیب دونه» یک انسان نیکوکار بود که هرجا می رفت دانه های سیب می کاشت. به این ترتیب، همه جا پر شده بود از درختان سیب. جانی اپل سید درختکاری را خیلی دوست داشت ...
بخوانید