یک روز تابستان، الی به استانلی هدیه داد. هدیه اش یک سورتمه بود. اما استانلی بیچاره باید تا زمستان صبر می کرد تا برف ببارد و بتواند سورتمه سواری کند. آخه این هم شد هدیه؟
بخوانیدداستان مصور کودکان
داستان کودکانه «لورل و هاردی به دوچرخهسواری می روند»
یک روز استن و الی (یا همون لورل و هاردی خودمون) تصمیم گرفتند به دوچرخهسواری بروند. اما استن با دوچرخه اش تصادف کرد و تمام خوراکی ها را له و لورده کرد. برای همین، اصلاً بهشون خوش نگذشت...
بخوانیدقصه کودکانه «کرهاسب کوچولوی بامزه»
تریپی یک کره اسب بامزه بود. یک روز تریپی و دوستش بلکی، گربه ملوس، از مزرعه بیرون رفتند و وارد جنگل شدند. درآنجا با چند حیوان دیگر دوست شدند و تا شب بازی کردند و شب، خسته و کوفته، با یک عالم خاطره به مزرعه برگشتند...
بخوانیدقصه کودکانه «کک به تنور» – رابطه خنده دار علّت و معلول
همه اتفاقاتی که در دنیا رخ می دهد باهم در ارتباط است. به این رابطه «رابطه علّت و معلول» میگویند. به این ترتیب می بینیم که مرگ یک حشره کوچولو، سرانجامش به کنده شدن سبیل آقا معلم ختم می شود.
بخوانیدقصه کودکانه «گالیور در جزیره کوتولهها» یا «سفرهای گالیور» + فایل صوتی سوپراسکوپ با صدای دوبلورهای قدیمی
گالیور درحال سفر به دریاهای جنوب بود که کشتیاش غرق شد؛ اما گالیور نجات یافت و به جزیره لیلیپوت که سرزمین آدم کوتوله ها بود رسید و با ماجراهای بسیاری روبرو شد.
بخوانید