دراین موقع بحرانی مرگ قاضی ریبرو که جون داکوستا بار امیدواری فراوانی داشت ضربه بسیار مهلکی بشمار میامد. ریبرو قبل از اینکه به مقام قاضی شهر مانو برسد از زمانهای پیش جون داكوستا را میشناخت و زمانی که بماتهام همکاری با دزدان الماس دستگیر شد
بخوانیدرمان پرماجرای: جنگل های تاریک آمازون نوشته: ژول ورن – بخش 1
این حرف را که در بالا میبینید ظاهراً شباهت زیادی به حروف لاتن دارد، اما جملات آن درهم نوشته شده و به هیچ زبانی شباهت ندارد، مردی که این نوشته عجیب و اسرار آمیز را در دست گرفته بود مدتی چشمان خود را بان دوخت
بخوانیدرمان علمی تخیلی «کره» Sphere نوشته مایکل کرایتون بخش 11 – پایان
غرب تونگا به مدتی طولانی، افق خط آبیرنگ و صاف و یکنواختی بود که اقیانوس آرام را از آسمان جدا می کرد. بالگرد نیروی دریایی با فاصله ای اندک از امواج پیش می رفت. با وجود سروصدا و لرزش پره ها، نورمن جانسون خوابیده بود.
بخوانیدرمان علمی تخیلی «کره» Sphere نوشته مایکل کرایتون _ بخش 10
قدرت سایه بت بر روی تختش در آزمایشگاه نشست و به ورقه ای که نورمن به او داده بود نگاه کرد و گفت: «آه، خدای من.» موی ضخیم و مشکی خود را از صورتش کنار زد و پرسید: «چطور ممکنه؟»
بخوانیدرمان علمی تخیلی «کره» Sphere نوشته مایکل کرایتون _ بخش 9
پس از حادثه نورمن به تعدادی چراغ در چشم اندازی عجیب و زاویه دار نگاه می کرد. نشست و، در حالی که احساس درد می کرد، به اطرافش نگریست. او روی کف استوانه «د» نشسته بود. در هوا کمی غبار دیده می شد.
بخوانید